بارونیم
نویسنده : مامان شایان
از تکواندو تا والیبال

 

یه زمانی تکواندو میرفتم

 

و حالا والیبال

 

خلاصه نشد برم مدرسه چین ثبت نام کنم بجاش رفتم سالن ورزشی محلمون والیبال ثبت نام کردم بلکه فرجی شه سر از تیم ملی درآوردیم رفتیم جام جهانی اونوقته که هی بیاین وبم نظر بذارین گیر یه امضاء باشین...  ببین کی گفتم

 

نویسنده : مامان شایان
عمق فاجعه

 

نگاه زیبای تو صدای قشنگی دارد ....

من عاشق لحن نایاب چشمانتم ....

 

:: موضوعات مرتبط: عاشقانه، ،
نویسنده : مامان شایان
عنوانش با شما...

 

 

نویسنده : مامان شایان
اینو ....

 

نویسنده : مامان شایان
سلام و صد سلام و صد درود

 به سلامتی رفیقی که تادید رفیقش ناراحته

اومد کنارشو گفت :نترس رفیقت که نمرده

دلقک بازی درمیاره تا بخندی

 

نویسنده : مامان شایان