،،، نمــــکـدون ،،،

 دختر:

اگه من نباشم اوضات بهتر میشه؟؟؟

 پسر:

  الان که هستی هیچ احساسی ندارم

 وقتی هم که نیستی بازم هیچ احساسی ندارم...

.

.

و دختر چه صادقانه باز هم میگوید دوستت دارم

همه رفتن هیئت ولی من نرفتم 

بدم میاد از اون جماعتی که فقط واسه چشم چرونی میرن توو مسیر هیئت ...

اسم خودشونم میزارن هیئتی ...

رفتم وبلاگ دیگم

همین که آهنگش شروع شد اشک منم شروع کرد به ریختن

چراشو نمیدونم؟؟؟

زخمی بر پهلویم است ،

روزگار نمک میپاشد

و من پیچ و تاب میخورم

و همه گمان میکنند که میرقصم !

 امشب یکم با خودم و افکارم درگیرم

دارم به همه بی اعتماد میشم

آهای تویی که میای از دیگران بد میگی خودت چیکاره ای؟؟؟؟

گاهی اینقدر بهت سخت میگذره که دیگه دلتنگم نمیشی ......

گاهی دلت از سنگ میشه... جوری که خودتم تصورش رو نمیکنی.....

حرف از عاشقی نیست !!!

حرف از یه رفاقته!!!

یه دوستی صمیمی !!!

یه رابطه ای که هیچ وقت به پایانش فکر نمیکردی و الان پایان رفاقت هاست ....

پایان یه اعتماد چندین و چند ساله

دمش گرم اونی که رفت .....

و دمش گرم اونی که با رفتنش یه ذره دلتنگ نشد.....

واسه کسی دلتنگ شو که باورت کنه

تمام احساسات ناب

تمام احساسات قشنگ و معنی دار

 تمام احساسات لطیف

همه رو میریزم توی گودال

با خاک میپوشونم 

یه سنگ بزرگ و سفت و سخت میزارم روش

هر چند وقت یه بار  میام سراغش یه فاتحه واسش میخونم

الهه.... نمکدون

چه سنگین گذشت عصر بارانی ام

گویی نوازش نمی کرد، باران صورتم را

گریه ام..

فریادم..

دلم برای لمس نگاهت سخت بیقراری میکند!!

زیاد خوب نباش ، زیاد هم دم دست نباش

زیاد که خوب باشى دل آدم ها را مى زنى

سخته نداشتن کسی رو بپذیری ....

که میتونست باشه .......

اما نخواست .........

یکرنگ که باشی،

زود چشمشان را میزنی،

خسته میشوند از رنگ تکراریت،

این روزها دوره ی رنگین کمان هاست

توو اعتصـــــــــــــــــــــ ـــابم پست جـــــــديد نمـــــــــ ـيزارم

دردناك ترين جدايي ها آن هايي هستند....

كه نه كسي گفت چرا....

و نه كسي فهميد چرا.....